گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل… بیشتر »
کلید واژه: "پنجره انتظار"
دل را نظر لطف تو بیتاب کند مس را به خدا، طلا کند، آب کند اشکم که چکید پشت این «پنجره»، گفت: «فولاد» که دیده، درد را آب کند آیینهدلان از تو صفا میگیرند آیین محبت و وفا میگیرند باور کنم این پنجره از فولاد است؟ اینجا که شفاعت و شفا میگیرند این روضه،… بیشتر »
آخرین نظرات