پيداست هنوز شقايق نشدي … زنداني زندان دقايق نشدي … وقتي که مرا از دل خود مي راني … يعني که تو هيچ وقت عاشق نشدي … زرد است که لبريز حقايق شده است …تلخ است که با درد موافق شده است … شاعر نشدي وگر نه مي فهميدي … پاييز بهاريست که عاشق شده است…//

موضوعات: آداب سفره, اکسیرعشق  لینک ثابت



[چهارشنبه 1402-01-09] [ 01:21:00 ب.ظ ]