زائری بارانی ام ، آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم خسته ام ، تنها ، به دادم می رسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها ، به دادم می رسی؟
از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند
گنبد و گلدسته هایت را ، به دادم می رسی؟
ماهی افتاده بر خاکم لبالب تشنگی
پهنه آبی ترین دریا ، به دادم می رسی؟
ماه نورانی شب های سیاه عمر من
ماه من ، ای ماه من ، آیا به دادم می رسی؟
من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا ، به دادم می رسی؟
باز هم مشهد ، مسافرها ، هیاهوی حرم
یک نفر فریاد زد : آقا به دادم می رسی؟
[دوشنبه 1401-10-26] [ 12:45:00 ق.ظ ]