حضرت نور
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  کفن‌عشق   ...

اواگرازمرگ می‌ترسید؛کفنش رادورسرنمیپیچید!

 

درکوچه های خیانت؛عباوقبای پیامبررانمیپوشید!

 

اوعمریست آرزوی داشت وبه آرزویش رسید

همچواربابش حسین اجلش بازخم دل  رسید

 

مادرش رسیدودید قاتلش برسرش لعنتی داد

باجگرسوخته نشست وبه آن زهرا جرعه آبی داد

 

آرام زیرلب گفت نوش جان کن آب شهادت را

مثل اربابش نپسندید زندگی با ذلت و خوار را

 

زهرا‌ آمد و دستی برزخم دلش کشید و گریه کرد

آرام یاحسین گفت وبایادغریب نینواآرمان پرکشید

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1401-08-21] [ 04:52:00 ق.ظ ]





  بانوی قم   ...

 

 

 

 

 

شکستی از داغ هجران و دوری بانو

آمدی دنبال برادر خسته از راه بانو

گاهی می‌گویی علی گاه می‌گویی رضا

  گاه می‌گویی بیا گاه می‌گویی حالاچرا

دخت موسی خسته وحیران همچو زینب دلش خسته از هجران شده..

رسیده قم ورمق نمانده  خواهر رضا بی برادر برایش توان نمانده..

اما باز هم سهل است قضیه ، باسر برادر نرفته ومجلس دشمن ندیده

معصومه درست داغ اصحاب دیده اما، درد نی وسیلی نچشیده

زینب کجا وفاطمه کجا رضا کجا وسر روی نیزه کجا؟!

احترامت همه جا حفظ شد دخت علی

همچو نسیمی آمدی قم ونور حق شد منجلی

آمدی و آمدنت بی برادر سخت شد بانو

اما همچو زینب سب وشتم نشنید ی بانو

عمه ات زینب خسته واسیر اما تو به قم ، خلوت محراب گزیدی بانو

آمدی وهمه فدای قدم هایت شدن

همچو زینب روی خار ندویدی بانو

عمه ات خسته دنبال پناه تو به خلوت ما رسیدی بانو

صبرت به سر رسید وناله ی سربریده داری

  تا آخرین نفست روضه عمه ات در مجلس داری

برادرت غریب و تو چه غریبانه آرزوی دیدار داری

پر کشیدی ودر دلت حسرت در آغوش گرفتن برادر داری

برایت بگویم در کربلا چه شد  بغل کرد عمه ات برادر غریبش را اما،

 یک لگد یک سیلی ویک داغ برد

با سب وشتم وداع کرد برادرش را اما  تو با احترام  وآرام آرام کوچه به کوچه قم رفتی

عمه آرام باش هر فاطمه که هست سهمش آه است.  با ناله واشک وبی کسی همراه است .

نامت همچو نامت مادرت ماند سرافراز

ای که همه عالم به فدای خاک پایت

قم را مقدس کردی باقدم های زهرایی

همه بانوان با برکتت شدن دختران زهرایی

رفتی وداغ ماند در دل شیعیانت

  زخم سیلی ودر را تکرار کردی

چشیدی شهد شهادت را

  چشم بستی در آغوش  مادر

از همه ما بیشتر دردت را میفهمد مادر

 

 

 

ای که جان فاطمه فدای مادر…💔

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1401-08-13] [ 09:15:00 ب.ظ ]





  انگشتر خونین   ...

 

 

روضه دارد انگشتر خونین،روضه دارد

درهرخانه امشب مادرشهید،روضه دارد

امان از داغ مادرقطیع الکفین،روضه دارد

امشب مادرسقابادخت محمد،روضه دارد

ناله دارد فاطمه برای توشهید،روضه دارد

افتادی واین افتادن،شهیدامان،روضه دارد

مادرت فاطمةآمده دردمادرت،روضه دارد

انگشترخونین توهمچوحسین،روضه دارد

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-08-10] [ 01:39:00 ب.ظ ]





  انگشتر عشق   ...

نوکربه راه وشیوۀارباب خودمی رود!

مظلوم همچو حسین پیاده می رود!

درغربت وفتنه همچو ماهی می رود!

می‌سوزدوآخربه عشق یارخودمی رود!

باانگشتری حسینی به لقاءالله می رود!

همچو قاسم و آرمان باانگشتر می رود!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:36:00 ب.ظ ]





  شاه شهادت   ...

 

 

شنیدم علی اصغردر حرم بود..

مادر وچند عمو بی دست وپا بود..

شنیدم حرم به خون کشیدن..

شنیدم در محراب شهیدی دیدن..

شنیدم پهلویی شکسته بود..

چند سیلی هم روچشم چند مادر بود..

شنیدم کبد یکی پاره پاره

شنیدم پیری خادم حرم افتاده بی چاره..

شنیدم دختری سه ساله دنبال پناه وپدر بود ..

شنیدم غلامی کوچک شهید ومادرش دنبال سرش بود..

شنیدم یک نوجوان تیکه تیکه بود..

شنیدم پدرش دستش بر کمر بود..

شنیدم وشنیدم!گفتم مقتل است امروز؟

گفتن آری کربلای شاه چراغ است امروز!

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1401-08-06] [ 04:17:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم