من از تو می نویسم و از اشک جاری ام از حد گذشته مدت چشم انتظاری ام انگار فرق می کند این بار ، *رفتنت یک جور دیگر است تب بی قراری ام من سعی می کنم که شبم را جلا دهم با گردسوز روشن امیدواری ام تعجیل کن در آمدنت ای صبور من گسترده نیست دامنه ی بردباری ام من… بیشتر »
کلید واژه: "امام زمان.انتظار. عهد"
تقصیر من است اینکه، کم می آیی هر گاه شدم اسیر غم می آیی این جمعه و جمعه های دیگر حرف است آدم بشوم ، سه شنبه هم می آیی . . . بیشتر »
گرچه خسته ام گرچه دلشکسته ام باز هم گشوده ام درى به روى انتظار تا بگويمت هنوز هم به آن صداى آشنا اميد بسته ام. اى تو صاحب زمان! اى تو صاحب زمين! دل جدا ز ياد تو آشيانه اى خراب وبى صفاست ياد سبز وروح بخش تو ياد لطف بى نهايت خداست کوچه باغ سينه ام اى گل… بیشتر »
عاشقی دردسری بود نمی دانستیم حاصلش خون جگری بود نمیدانستیم پرگرفتیم ولی باز به دام افتادیم شرط ، بی بال و پری بود نمیدانستیم آسمان از تو خبر داشت ولی ما از تو سهممان بی خبری بود نمیدانستیم آب و جاروی در خانه ما شاهد بود از تو بر ما گذری بود… بیشتر »
دلم برای ورود تو لحظه شماری میکند و حنجره ام تو را فریاد میزند، تو که تجلی عشقی. قنوتم را طولانی میکنم تا تو نیمه شبی برای آن دعا کنی کوچههای غریب بی کسی را آب و جارو میکنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی. هر روز چراغ دلم را با جامعه الکبیره… بیشتر »
آخرین نظرات