حضرت نور
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            





جستجو





  غدیر ولایت   ...

عمامه امامت حضرت علی (علیه السلام)

 


عمامه امامت حضرت علی (علیه السلام)، پیامبر (صلی الله علیه و اله ) در این مراسم عمامه خود را که سحاب نام داشت، به عنوان تاج افتخار امامت بر سر امیرالمومنین (علیه السلام) قرار دادند و انتهای عمامه را بر دوش آن حضرت آویزان نمودند.
خود امیرالمومنین در این باره چنین فرموده اند:
پیامبر در روز غدیرخم عمامه ای بر سرم بستند و یک طرفش را بر دوشم آویختند و فرمودند:
خداوند در روز بدر و حنین، مرا بوسیله ملائکه ای که چنین عمامه ای به سر داشتند یاری نمود.


ادامه »

صفحات: 1 · 2

موضوعات: بدون موضوع, غدیر ولايت  لینک ثابت



[چهارشنبه 1401-04-29] [ 02:57:00 ق.ظ ]





  کاروان عشق...   ...

برگرد…جان زینب جان اصغر 

برگرد…کجا می‌روی قرآن زهرا؟

کجا می روی غريب حوراء…

ای کاروان آهسته ران 

قرآن ناطق میرود

آن یار که باخود برده سر روی نی برمیگردد …

ای اهل عالم..

این حسین است که قصد سفر کرده گویا بارفتنش قیامت به پاکرده…

قدم قدم می‌رود جلو

قدم قدم ز دخترش می‌شود جدا…

آنطرف پشت حرم دخترکی زار افتاد

 بابامن راببر خادم شما

گرلایق خادمی نیستم

اصغر روبزار یادگار شما…

دل زینب شد کباب با دیدن ناله ی رباب 

مهتاب قبیله آمد زیرپای زینبش

شب بیست و یکم که یادت هست عزیز

پدرم بوسه‌ها بدستم داد

گفت: زینب امانت است عباس..

دست‌های تورا به دستم داد

وقت آن شده فدا بشن این دست ها برای تو…

زینب یک نگاهی می‌کند عباس…

 ای امید حرم آل علی باتو نورحق شدمنجلی

همه اهل حرم ازبودنت دلگرمند

عبّاس من!

میبینی امّا مانندخواهر نمیبینی…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 12:48:00 ق.ظ ]





  عرفه...   ...

عرفه آمد وآقا نیامد چرا؟! سیف الله نمی آیدچرا؟! عارفان شایدبدانند که کجاست درمنا یا نجف یا کربلا؟ عرفه یعنی معرفت یار به دلدار عرفه یعنی برود اسمت تولیست زائرا عرفه یعنی راز ونیاز متوسل به دوازده تا گل یاس عرفه سلام به تواز دور ای امام

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[شنبه 1401-04-18] [ 01:40:00 ق.ظ ]





  کاروان عشق..‌‌.   ...

برگرد…جان زینب جان اصغر  برگرد…کجا می‌روی قرآن زهرا؟ کجا می روی غريب حوراء… ای کاروان آهسته ران  قرآن ناطق میرود آن یار که باخود برده سر روی نی برمیگردد … ای اهل عالم.. این حسین است که قصد سفر کرده گویا بارفتنش قیامت به پاکرده… قدم قدم می‌رود جلو قدم قدم ز دخترش می‌شود جدا… آنطرف پشت حرم دخترکی زار افتاد  بابامن راببر خادم شما گرلایق خادمی نیستم اصغر روبزار یادگار شما… دل زینب شد کباب با دیدن ناله ی رباب  مهتاب قبیله آمد زیرپای زینبش شب بیست و یکم که یادت هست عزیز پدرم بوسه‌ها بدستم داد گفت: زینب امانت است عباس.. دست‌های تورا به دستم داد وقت آن شده فدا بشن این دست ها برای تو… زینب یک نگاهی می‌کند عباس…  ای امید حرم آل علی باتو نورحق شدمنجلی همه اهل حرم ازبودنت دلگرمند عبّاس من! میبینی امّا مانندخواهر نمیبینی… 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:39:00 ق.ظ ]





  سفیرعشق...   ...

دهانش خشک وجسمش غرق خون است

دلش پیش حسین عجب عشق وجنون است

گریست چشم تمام ملائک از غربت او

باحسینش حرفی داردفرزندعقیل

دارد شکایتی پیش یل ام البنین

عباس!

دیشب درغربت کوفه زنی پناهم داد

  چودیدخانه ندارم به خانه اش راهم داد

اشک ریختم ودلم شکست

یادزینبت کمرم رابشکست

حسین‌ جان، سلامی دادم ازبالای قصر آل یهود

به تمام آل عقیل وآل رسول

سلامم رابرسان به حمیده

بگو غمی که رقیه دیده ندیده

حسینم اینان که حرف بیعت بایار میزنند

  آخرش دارت میزنند

زینب کجا ومردم کوفه کجا؟

رقیه کجا وخیمه سوخته کجا؟

برگرد،مسلمت درمسلمانان کوفه ندیده یارباوفا

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:18:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما