لحظه ی اخر وداع، آنقدر محوتماشایت بودم که کلمات و جملات برایم گنگ ونا مفهوم بود. هیچ باورم نمی شد که با این رفتنت بازگشتی رابه همراه نخواهد داشت. عزیزدلم! الان که این جملات را مینویسم بغضم شکست واشک از چشمانم جاری شد دیگرتوان نوشتن ندارم اما خودت… بیشتر »
کلید واژه: "شهدایی"
🌿❤️🌿❤️🌿 صدای یازهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسههای کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف #همسرش… بیشتر »
آخرین نظرات