چشمان نائب مولا را بارانی کردی باخبر رفتنت شهر را پریشان کردی علی روی پیکرت بغض کرد ودستش لرزید ای عصای دست علی دلم برای دل علی ترسید بغض کرد وعدو به بغض غربت علی خندید رفتی وبعد تو در شهر نه، در کل دنیا غوغا شد قاسما تو برای شهادت ماهم دعا کن.. بیشتر »
کلید واژه: "#نور_قاسم_سلیمانی"
شبی که دست سلمان علمدار قطع شد، آن شب همه خنده های وطن قطع شد. ای شیر وطن افتادی وبعد از تو همگی شیر شدن گمان کردن علی تنهاست و بعد تونامردا، مرد شدن هر کدام به بهانه ی عشق به وطن ،شعاری داد نمیدانن علی برای این وطن جان سلمان داد تورابطه ی زیبای عشق… بیشتر »
آخرین نظرات