عارفی مي گوید:که روزی دزدان قافله ما را غارت کردند،پس نشستند ومشغول طعام خوردن شدند.یکی از ان ها را دیدم که چیزی نمیخورد به اوگفتم که چرا با آنه در غذا خوردن شریک نمیشوی؟ گفت :من امروز روزه ام، گفتم : دزدی وروزه گرفتن عجب هست. گفت :اي مرد!این راه،راه صلح هست که با خدای خود واگذاشته ام،شاید روزی سبب شود وبا او آشنا شدم. آن عارف مي گویدکسال دیگر وی را در مسجد الحرام دیدم که طواف مي کند وآثار توبه از وی دیدن کردم؛رو به من کرد وگفت: دیدی که آن روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد.
حکیمی گوید:هر که جهان را بر آخرت ترجیح دهد به شش کیفر خدایی گرفتار شود:
سه در جهان وسه در آخرت.
در جهان:آرزوی بی پایان.
حرص وآز شدیدی که به هیچ چیز قانع نشود.
نچشیدن شیرینی ایمان در حال عبادت.
در آخرت:
هول روز قیامت
حساب سخت.
حسرت دور و دراز.
میخواهم برای عضو عضوت روضه بخوانم…
به گمانم از هرمولایی که رفتی حاجتی خواستی،
پس برایت از روضه ی آنها میخوانم…
برای دست بریده ات روضه ی عباس
برای جسم تیکه تیکه ات روضه ی علی اکبر
وبرای آن انگشتر روضه ی گودال …
برای محاسن سفیدت رجز حبیب بخوانیم.
برای آتش کنارت روضه ی در وحمله…
ازترس هیبتت در روز نه! در شب عدو حمله کرد یک ضربتی زد عدو در زمین نه !در آسمان فرار کرد.
اهل همت ،مرد عمل،سردار دل.. نمیدانم
توچندمین بودی از313تن در دل سپاه منتقم
خوابیدی! آرام بخواب، با خواب تو یک جهان شد بیدار ،ای علمدار سفرت بخیر ختم شد
شب جمعه به گمانم لحظه ندبه خواندنت ملاقاتت با حضرت یار شد
ای جان به قربان تو وصاحب نامت
قاسم شدی درمیدان وهمچون او سربلند شد نامت



آخرین نظرات