تقویم، روی سیاهترین برگههای خود ورق میخورد و به هزار و چهار صد سال پیش بر میگردد؛ به شبی که غم، به شب نشینی کوچههای تاریک کاظمین آمده است. شب، خجالت زده از لابلای انگشتان سیاهی، در خاکها فرو میچکید. خورشید، خودش را پشت غروبها و کوهها… بیشتر »
آخرین نظرات