حضرت نور
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  مناجات شب جمعه...   ...

ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر

بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر

شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد
درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر

ما؛ ای حسین، مسلم و هانی نمی شوییم
ما و همین دو دیده ی تر دستمان بگیر

از دست غیر دشنه ی دشنام می خوریم
از دست دوست خون جگر دستمان بگیر

راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ
ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر

زینب اشاره کرد به سر، گفت یاحسین
ای بر خیام سایه ی سر دستمان بگیر

از قامت رشیده ی زن های خیمه ات
جز سایه ای نمانده اثر دستمان بگیر

رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه
ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر

هم بر لباس پاره ی ما سایه سار باش
هم بر رخ سه ساله سپر دستمان بگیر

امیر عظیمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1401-10-30] [ 01:02:00 ق.ظ ]





  فرودگاه بغداد..   ...

 

جمعه در فرودگاه بغداد….

این ماجرا هزار بار در من بازخوانی شد.

هر بار بااین جمله دراخبارجان دادم.

روح بلند حاج قاسم آسماني شد.

ناگهان رفت وزهجرانش گشت چشمان ماخیس

  گرچه منفجر شد تنش اما بدنش بود قابل تشخیص

ای عراق همه مااز تو دلگیریم

  هزارها دلاور دادیم وهنوز هم میدیم

آخ از هر خبری که از سمت تو آمد

پیرشد سر  از هر مصیبتی که از سمت تو آمد.

بردی این بار سردار دل را

  آن علمدار رئوف خوش دل را

  تعداد موشک ها که بر سرش آمد سه تا بوده

مثل حسین اجلش بازخم، تیر سه شعبه بوده

رفت مرد میدان علی، رفت علمدار بی ادعای ولی

رفت وبعد از او آرامشی نماند

با رفتش بغض در گلوی پیر ما ماند…

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[سه شنبه 1401-10-13] [ 08:54:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم