حضرت نور
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


بهمن 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      





جستجو





  زخم دلها...   ...

من خوبم !

روزها هم همه دارند عبور می کنند به آرامی

 نه چراغ قرمزی را رد می کنند..نه تصادفی رُخ داده..

باز هم می گویم من خوبم..

همه چیز هم عالیست

تنها

 نمی دانم از خدا که پنهان نیست

از شما چه پنهان

روزهاست خنده هایم به گریه ختم می شود…
 
گریه هایم به سکوت

چند روزیست فکر می کنم خوشحالم

 هیچ چیز کم نیست

فکر می کنم دیگر فکرِ هیچ چیز با من نیست

چند روزیست

روزهایم

روز

ن.ی.س.ت

اما..من خوبم.

موضوعات: آرامش محض, زخم دلها  لینک ثابت



[یکشنبه 1401-11-02] [ 01:43:00 ق.ظ ]





  حرف دل...   ...

فکری درگیر ، قلبی پر درد ، رویی شاداب با وانمود هیچ ها راهی برای رهایی از دردهایم نمی یابم چشمانم باز است اما چیزی نمی بینم . انگار چشم های قلبم هم دیگر سویی ندارد . چیزی هایی را در سوسوی نور شمع  می بینم اما تحلیلی برای آنها ندارم چیزی احساس نمی کنم . سرشارم از خنکای زمستان از ترس ، نا امیدی . انگار بحرانی را متحمل می شوم که محکوم به تحمل آن هستم محکوم به اینکه ناراضی باشم از خود  درونم  از انسانهای اطرافم از چشم های پر دردم که در آینه هم غمش پنهان نیست . دلگیرم از خودم و خدایی که در پهنای سردی های زمستان قلبم رهایم کرد . دستانم درد می کند . دیگر توان یاری جستن در وجودم نمی یابم دیگر عاجزم از قدم زدن تا رسیدن به یاری اش . مشکل کجاست ؟ من خودم کجا هستم ؟ موقعیت مکانی اکنونم را جستجو می کنم اما چیزی جز بیابان بی آب و علف نمی یابم . انگار باران امید مدتهاست که به کویر قلبم نباریده دریاچه ی آرامشم بخار شده و ماهی های درونش زنده زنده زیر شن های غم هایم دفن شدند . باد می وزد و اشکی سرد راهش را بر روی گونه هایم پیدا می کند اشکم بر زمین می ریزد و گل پونه ای رشد می کند . عطرش کل صحرای دلم را در بر می گیرد به خودم می آیم . کجا ایستاده ام !؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:40:00 ق.ظ ]





  محرمانه...   ...

خبر خوش تازه ای نشنیده ام فقط چند روزیست
دلم هوای هوایت را کرده است
خدارا چه دیدی شاید همین امشب
حلقه ی نگین سرخ را به انگشت سکوتم کردم
وباز دوباره در
وهم پیچ وخم شعری ساده گم شوم این نهایت شگفتیست
مثل بوی تند سیگار در مسیر باد اتوبان ….
خبر خاصی نیست جز امشب مهمانی داریم
بوی علفهای خیس میدهد
وخاک باران خورده
وطعم گل رس رود خانه چشمانش
دوماهی سیاه
کفشهایش گلیست
بی تعارف ظرف گیلاس را مقابلش میگذارم
وهسته هایش را میدهم بیاورد برایت
یادت نرود
در باغ بکاریشان ….
پروانه ها جانشانش به این شکوفه های گیلاس است ….

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:33:00 ق.ظ ]





  گناه...   ...

ﮔﻨﺎﻩ”،
ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﻢ!
” ﺧﺪﺍ ” ﺩﺍﺭﺩ” ﻓﻮﺕ” ﻣﯽ ﮐﻨﺪ!
ﺍﯾﻦ “ﺍﺷﮏ ” ﻫﺎ ﺑﯽ ﺩﻟﯿﻞ ﻧﯿﺴﺖ..

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



[جمعه 1401-10-30] [ 01:04:00 ق.ظ ]





  مناجات شب جمعه...   ...

ای کشتی نجات بشر دستمان بگیر
ماییم غرق موج خطر دستمان بگیر

بر ما که در کمین بلا گیر کرده ایم
با چشم مرحمت بنگر دستمان بگیر

شیعه کم و محب گنهکارتان زیاد
درهم محب و شیعه بخر دستمان بگیر

ما؛ ای حسین، مسلم و هانی نمی شوییم
ما و همین دو دیده ی تر دستمان بگیر

از دست غیر دشنه ی دشنام می خوریم
از دست دوست خون جگر دستمان بگیر

راهی که پیش روست، دراز است و پای لنگ
ای روی نیزه رفته سفر دستمان بگیر

زینب اشاره کرد به سر، گفت یاحسین
ای بر خیام سایه ی سر دستمان بگیر

از قامت رشیده ی زن های خیمه ات
جز سایه ای نمانده اثر دستمان بگیر

رو کرد بعد بر سر عباس و گفت آه
ماه منیر، قرص قمر دستمان بگیر

هم بر لباس پاره ی ما سایه سار باش
هم بر رخ سه ساله سپر دستمان بگیر

امیر عظیمی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت



 [ 01:02:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

 
 
 
 
مداحی های محرم