حضرت نور
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            





جستجو





  زن   ...


​دُشمَن هر روز از یک رنگی میتَرسد

        یک روز از لباس سبز سپاه

        یک روز از لباس خاکیِ بسیج

        یک روز از سُرخی خونِ شهید

        یک روز از جوهر آبی رای دادن

        اما هرروز از سیاهی چادرِ تو

                میترسد خواهرم

            اسلحت را زمین نگذار!

#زن_عفت_افتخار

موضوعات: آداب سفره  لینک ثابت



[پنجشنبه 1402-07-27] [ 10:51:00 ب.ظ ]





  رزم   ...



آخرین آغوش💔💔💔
بنویسید درتاریخ که این رژیم کودک کش به هیچ بچه ای درغزه رحم نکرد
 پیروزی نزدیک است.

موضوعات: آداب سفره  لینک ثابت



 [ 06:41:00 ب.ظ ]





  جنگ نرم   ...



#شهیدانه

✌با اسلحه‌ی خود که ♡حجاب♡ است.🧕

موضوعات: آداب سفره  لینک ثابت



 [ 05:41:00 ب.ظ ]





  جنایت   ...


📘 #یک_دقیقه_مطالعه 
🖤امشب در ویدیوهایی که از مردم مظلوم فلسطین به دستمان می‌رسد یک جمله با فریاد تکرار می‌شود…
«حَسبُنَا اللهُ وَ نِعمَ الوَکیل»
این جمله مربوط به آیه ۱۷۳ سوره‌ی آل عمران است.

بعد از آنکه مسلمانها از جنگ اُحُد، ناموفّق، مجروح، خسته، کوفته، شهیدداده، و مصیبت‌زده برگشتند، یک عدّه از منافقین افتادند بین مردم که شما اینجا نشسته‌اید، امّا دشمنها آنجا حاضرند، نزدیک مدینه یک جایی اجتماع کرده‌اند و به زودی حمله می‌کنند پدر شما را درمی‌آوردند؛ پیغمبر فرمود فقط آن کسانی که امروز در این حادثه در اُحُد مجروح شدند بیایند؛ شب بلند شدند رفتند آن مجموعه را شکست دادند و برگشتند. «اِنَّ النّاسَ قَد جَمَعوا لَکُم»؛ منافقین شایعه درست می‌کردند که بله، پدرتان درآمد، علیه شما دارند چنین می‌کنند، چنان می‌کنند، اما آنها رفتند و غائله را ختم کردند و برگشتند: «فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم یَمسَسهُم سوء».

 این یک «قضیّه» است، این قضیّه مال یک حادثه‌ی خاص است امّا مخصوص آن زمان نیست؛ امروز هم هست، در همه‌ی دورانها هم بوده است.
ان شاءالله به زودی شاهد پیروزی مردم مظلوم و ستم‌دیده‌ی فلسطین باشیم.

موضوعات: آداب سفره  لینک ثابت



[چهارشنبه 1402-07-26] [ 08:29:00 ب.ظ ]





  غزه   ...

​بسم الله الرحمن الرحیم
«غزه دیشب کربلا بود باید آنرا عاشورایی فهمید»
اگر با منطق زینب کبری صحنه را ببینی در ماجرای غزه و بیمارستان المعمدانی نباید چیزی جز زیبایی دیده باشی که  فرمود «ما رأیتُ الا جمیلاً»

صحنه صحنه ی مظلومیت است. از داغ دیشب گاهی دست بر سر گذاشتیم فریاد «وا محمدا …» سر دادیم، گاه به اضطرار رسیدیم و از عمق جان فریاد زدیم «أَ مَا فيكُمْ مُسْلِم‏؟؟ …» اما جز زیبایی و حماسه ندیدیم …
ما وقتی عاشورایی می شویم بر حقیم و چون بر حقیم ترسی از مرگ نداریم که «إنّ کُنّا علی الحق إِذاً لَا نُبَالِي من الموت …»، در منطق ما مرگ در راه حریت و آزادی و غیرت از عسل شیرین تر است «الموت عِنْدِي أَحْلَى مِنَ الْعَسَل‏…» و اساسا ما شب و روز، صحرا به صحرا و کوه به کوه شهادت را عاشقانه تمنا می کنیم که « أبالموت تهددنا ،كَرَامَتَنَا الشَّهَادَة…» و دیشب غزه کربلا بود ، عاشورا بود …
مگر غیر از این است که یزیدیان چون توان هماوردی با مردان عاشورایی ندارند کار را به زنان و کودکان و دخترکان و بیماران می کشانند و ما با همه وجود فریاد می‌زدیم «اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَ کُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِه» 
خون علی اصغرهای غزه داشت یزیدیان زمان را رسوا میکرد، اینجا بود که فریاد زد و حرمله را طلب کرد و حرمله ی دوران، سه شعبه نقطه زن آمریکایی را به چله کمان گذاشت و «فذُبِحَ مِنَ الْأُذُنِ إِلَى الْأُذُن‏ و من الوَرید إلی الوَریدِ…» اما این بار خون مظلوم به آسمان پاشیده نشد و بر دستان و سر و روی قاتلین پاشید و همین خون مظلوم است که آنها را نابود میکند و چه حماسه ای از این زیباتر …
اما سخنی هم از جگر سوخته با حسین دوران، خامنه ای عزیزتر از جان …

آقاجان «لقد ضاق صدرنا …» سینه هامان تنگ شده در مصیبت مظلوم، پسر فاطمه! ما در مکتب عاشورا آموخته ایم که حتی اگر شب بود و تاریک؛ حتی اگر بار ملامت نبود، دست از اماممان بر نداریم.

به خدا اگر در مسیر ولایت تو کشته شویم، به آتش کشیده شویم، خاکسترمان را به باد دهند و این صحنه در رکاب شما هزار بار تکرار شود «ما تَرَکناکَ یَأبنِ رسولِ الله …»
سوز دلی هم با منتقم خون مظلومان و منجی مستضعفان …

ای سید ما، ای صاحب ما و ای مولای ما، مقاومت اهل غزه که بارقه ای است از مکتب انتظار انقلاب اسلامی ؛ این نوید را می دهد که فریاد « هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی …» این بار بی پاسخ نخواهد ماند و تو را ای نازنین دوران، عاشقان مکتب خمینی و خامنه ای بر مژگان حفظ خواهند کرد و گواه این مدعا خون شهدای ما است و هیهات که دیگر امام ما «وِتر موتور» شود …
دعایمان کن و التیامی بر زخم دلمان بده و ما را به ظهورت برسان … 

« أَیْنَ قاصِمُ شَوْکَهِ الْمُعْتَدینَ …»
محمد امیری طیبی

ظهر ۲۶ مهرماه ۱۴۰۲ شمسی

موضوعات: آداب سفره  لینک ثابت



 [ 08:27:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما